زندگی نامه ای کوتاه از زندگی و دعوت امام احمد الحسن (سلام بر ایشان)
Imam Ahmad Alhasan 1.png (226.25 KiB) Viewed 1690 times
بسم الله الرحمن الرحيم
والحمد لله رب العالمين
اللهم صل على محمد وآل محمد الائمه والمهديين وسلم تسليما
امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) کیست؟
نسب و دودمان ایشان
ایشان احمد پسر اسماعیل پسر صالح پسر سلمان السلمی هستند.
Imam 2.png (164.78 KiB) Viewed 1690 times
تولد ایشان
امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) در 21 ماه مارس 1968 (مصادف با پنج شنبه، 1 فروردین 1347) در بخش “المدينة”، یکی از بخش های استان بصره ی عراق به دنیا آمدند
زندگی ایشان
ایشان در رشته ی مهندسی عمران تحصیل کردند و در اوایل دهه ی 90 میلادی مدرک لیسانس مهندسی عمران خود را از دانشگاه بصره دریافت نمودند. امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) متاهل هستند و چندین پسر و دختر دارند. ایشان به شهر نجف نقل مکان کردند تا پس از پایان تحصیلاتشان در حوزه ادامه تحصیل دهند
مقام ایشان
ایشان مهدی اول از دوازده مهدی ذکر شده در وصیتی که رسول الله (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) در شب وفاتشان به جای گذاشتند، هستند و همچنین وصی و جانشین امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) میباشند
ایشان فرستاده ای از سوی امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) به تمام بشریت هستند. ایشان یمانی موعود، صاحب پرچم های سیاه مشرقی میباشند
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
ابی بصیر نقل کرد که امام باقر (سلام بر ایشان) فرمودند: “هیچ پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست، آن پرچم هدایت است، زیرا او به سوی صاحبتان (امام مهدی ع) فرا می خواند. پس اگر یمانی خروج کند، فروش سلاح به مردم یا هر مسلمانی حرام می شود. و اگر یمانی خروج کرد به سوی او برخیز زیرا پرچم او پرچم هدایت است. روی گردانی از او بر هیچ مسلمانی جایز نیست. و هر کس از او روی برگرداند، از اهل آتش است، چرا که او به حق و صراط مستقیم دعوت می کند.”
–الغیبة نعمانی ص 264
ملاقات با امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان)
چندین سال پیش از سال 1999 میلادی، یا به صورت دقیق تر در سال 1995 میلادی، در ضریح امامین، الهادی و العسکری (سلام خداوند بر ایشان) اولین ملاقات بین امام مهدی (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) و امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) در این دنیای مادی انجام شد. بعد از آن ملاقات، ملاقات های دیگری بین ایشان انجام شد. امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) بسیاری از امور را برای امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) روشن کرد، اما امام مهدی ایشان را در آن زمان به رساندن پیام به هیچ شخص یا نهاد خاصی مامور نکردند. بلکه، این آموزه های ایشان برای امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) بود، تا ایشان را تربیت کنند و به درجه آداب و اخلاق نیک الهی برسانند. امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) در طلب علم امام مهدی (سلام بر خداوند بر ایشان و خاندانشان) بودند و قدم به قدم ایشان را پیروی کردند
آغاز دعوت مبارک الهی
در آخرین روزهای سال 1999 میلادی، به دستور امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام بر ایشان)، امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) دعوت الهی را آغاز کردند و از باطل بودن حوزه ی نجف انتقاد کردند. ایشان خواهان یک اصلاح علمی، عملی و مالی بودند. ماه ها و روزها گذشتند، بلکه سه سال بدون یار و یاوری از سوی طلاب حوزه ی علمیه گذشت. بعضی بودند که این کلام ایشان را پذیرفتند و با آنچه که ایشان در مورد فساد مالی رایج در حوزه بیان میکردند موافق بودند. از اینجا یک حرکت اصلاحی برای این فساد مالی آغاز گشت، اما منجر به اصلاح حقیقی نشد. تغییراتی در سیاست های مالی بعضی از علمای شیعه رخ دادند اما آنها بسیار ناچیز بودند. سبک های زندگی پر اسراف و افراط گرایانه ی بسیاری از آن علما و آنانی که به آنها وابسته بودند ادامه یافت، و در برابر آن جامعه پر از افرادی بود که از بیماری و فقر جسمانی و روحی رنج میبردند. هیچ یک از آنان عملی انجام نمیدادند تا این وضع اسفناک را تغییر دهد. چندین ماه بعد، امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) به صورت علنی رابطه شان با امام مهدی (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) و آنکه ایشان فرستاده ای از سوی ایشان هستند، را بیان کردند. این امر تنها از سوی امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) بیان نشد. بلکه، تعدادی از طلاب حوزه های علمیه در ملکوت آسمانها اموری را شنیدند و دیدند که این امر را برای شان تایید میکرد. بعضی از آن افراد مستقیما با امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) ارتباط داشتند و بعضی هرگز قبلا ایشان را ملاقات نکرده بودند. تمام آن طلبه ها برای بیعت با امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) پافشاری کردند، با وجود آنکه ایشان به همگی آنها در مورد سخت بودن این امر و اینکه آنها ایشان را در آخر تنها خواهند گذاشت، درست همانند آنکه مردم کوفه مسلم بن عقیل ع را تنها گذاشتند، هشدار دادند. اما آنان با ایشان بیعت کردند که خودشان، کودکانشان و پولشان را فدای او کنند، به همان شکل که خودشان آن را اقرار کردند و ایشان هیچکدام از اینها را از آنان درخواست نکردند. این امر در سال 1423 هجری قمری بود
بعد از آن، بسیاری از طلبه های حوزه علمیه با امام بیعت کردند. اما سپس، ترس بر آنان غالب شد هنگامیکه نیروهای امنیتی صدام ملعون شروع به دنبال کردن آنان کردند. طلبه ها پراکنده شدند و بیعت خود را شکستند، و هر گروه یا فردی به دنبال بهانه ای برای شکستن بیعت شان و تهمت زدن به ایشان بودند، اما در پایان همگی آنان بر دو چیز توافق کردند، اول آنکه ایشان را به ساحری بزرگ بودن متهم کردند، و دوم آنکه ایشان را به سیطره داشتن بر جنیان و استفاده و احضار آنان برای کنترل آنها متهم کردند.
بازگشت ایشان به خانه
بعد از آنکه مردم امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) را تنها گذاشتند، به خانه شان بازگشتند و تنها چندی از طلاب حوزه و مومنان همراه ایشان ماندند. در ماه جولای سال 2003 (تیر 1382)، امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) به ایشان فرمان دادند تا همه اهل زمین را و هر فرقه را با توجه به ویژگی هایش طبق اوامر امام (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) مورد خطاب قرار دهند. امام مهدی (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) سپس به ایشان فرمان دادند تا انقلاب علیه ظالمان را اعلام نمایند و کارها را شتاب ببخشند و به سرعت عمل کنند. ایشان مردم را به پیروی و یاری دادن به حق و اهل آن، کار برای برپا نمودن حق و اعلای کلمه ی “لا اله الا الله” دعوت کردند، پس به درستی که کلمه خداست که برتر است و کلمه کسانی که کفر ورزیدند پست تر می باشد
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
ابی بصیر نقل کرد که امام باقر (سلام بر ایشان) فرمودند: “هیچ پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست، آن پرچم هدایت است، زیرا او به سوی صاحبتان (امام مهدی ع) فرا می خواند. پس اگر یمانی خروج کند، فروش سلاح به مردم یا هر مسلمانی حرام می شود. و اگر یمانی خروج کرد به سوی او برخیز زیرا پرچم او پرچم هدایت است. روی گردانی از او بر هیچ مسلمانی جایز نیست. و هر کس از او روی برگرداند، از اهل آتش است، چرا که او به حق و صراط مستقیم دعوت می کند.”
–الغیبة نعمانی ص 264
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) به دعوت مردم به حقی که از امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) آمده بود، ادامه دادند. بدین شکل، افراد فراوانی تا میانه ی سال 2007 وارد دعوت الهی شدند. چندی بعد نزدیکان دولت طاغوتی در عراق همراه با بعضی از منافقین که ادعا میکردند که انصار امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) هستند و امروزه به باطل ادعا میکنند که به نام ایشان صحبت میکنند، به امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) ظلم کردند. این امر به فرمان علمای گمراهی (مراجع نجف) همراه با نهاد های خارجی صورت گرفت. آنها با تصمیم غیرانسانی قتل امام احمد الحسن موافقت کردند و امام (سلام بر ایشان) را مجبور به ترک خاک عراق در اواسط ماه جولای سال 2007 (اواسط تیر ماه سال 1386) کردند. این امری است که ایشان با صدای مبارکشان تایید کردند، هنگامیکه فرمودند: ” ای ظالمان، به دور شدنم از شما و هجرتم از دیارتان خوشحال نشوید، پس طولی نمی‌کشد که با پدرم محمد بن الحسن المهدی (ع) بر خواهم گشت ” – از خطبه ی داستان ملاقات
مکتب انصار امام مهدی (مکتب سامری نجف)
پس از خروج امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) از خاک عراق، منافقین که خود را از انصار ایشان می دانستند، کنترل دعوت را به دست گرفتند و آن را مطابق میل خود و دستورات رهبرانشان در حکومت طاغوتی عراق هدایت کردند. و برخى از نهادهای خارجی نیز بر آن شدند که مسیر دعوت را تغییر دهند و از مسیر الهى آن که امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) براى آن قرار داده بودند منحرف کنند، مسیر الهی آن یعنى حکومت خدا، و توحید حقیقى در همه جای زمین گسترش یابد و برابری و عدالت همه جا را فرا گیرد و با ظلم و ستمگران و طاغوت ها و مردمی که فساد را گسترش میدهند مبارزه شود و زمین پر از عدل و داد شود پس از آن که توسط آن ظالمان پر از ظلم و ستم شده است. این همان چیزی است که امام (سلام بر ایشان) در دو کتاب “توحید” و “گوساله” و نیز در خطبه های چهارگانه خود که حقیقتا با صدای ایشان ضبط شده اند، بیان فرموده اند: داستان ملاقات با امام مهدی محمد بن الحسن العسکری، خطبه به طلاب حوزه علمیه، خطبه “نامه ای به بزرگشان بلکه به سوی او بازگردند” و خطبه حج
پایان غیبت و ظهور ایشان (سلام بر ایشان)
امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) به همان شکل که در وعده ی ضبط شده با صدای مبارکشان شنیدیم، با امام مهدی (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) بازگشتند. بعد از غیبتی که تقریبا شش سال به طول انجامید. ایشان چهل مرد را ملاقات کردند. آنها بهترین افراد بر روی زمین هستند. این امر در اواخر جولای سال 2013 (اوایل مرداد 1392) رخ داد، و این همان امری است که امام باقر (سلام بر ایشان) در این روایت از پیش خبر داده بودند
امام باقر (سلام بر ایشان) فرمودند: “صاحب این امر غیبتی دارد” و ایشان با دستشان به طرف ذی طوا اشاره کردند، سپس فرمودند: “تا قبل از اینکه او خروج کند، مولایی که با او بود بیرون خواهد آمد تا اینکه با بعضی از اصحابش ملاقات خواهد کرد و از آنها میپرسد: چند نفر از شما اینجا است؟ آنها میگویند: ما ۴۰ نفر هستیم، سپس او میپرسد: چه می‌کنید اگر صاحب خود را ببینید (صاحب این امر (ع) را ) ؟ آنها جواب میدهند: به خدا قسم اگر او کوه ها را توسط ما متلاشی نماید، ما مطمئناً آنها را با او متلاشی خواهیم نمود. سپس او به پیش آنها میاید و می‌گوید: ۱۰ نفر از بهترین خودتان را نشان دهید. آنها ۱۰ نفر از بهترین خود را به او نشان میدهند، سپس او آنها را به نزد صاحبشان (امام مهدی) (ع) می برد. او به آنها شب بعد را ضمانت می‌کند (یا ملاقات شب بعد را ضمانت می‌کند).” غیبت النعمانی ص 187
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) به ملاقات با آنان برای بیش از یک سال و نیم ادامه دادند، تا زمانیکه روز موعود ظهور امام مهدی (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) فرا رسید، و غیبتشان در روز جمعه، 23 ژانویه سال 2015 ( 3 بهمن سال 1393) پایان یافت، و این همان روزی است که ملک عبدالله حجاز، لعنت خدا بر او، هلاک گشت
رسول الله (سلام خداوند بر ایشان و خاندانشان) فرمودند :
“حجاز توسط مردی حکم رانی میشود که نامش شبیه به نام یک حیوان است (یعنی ملک فهد، فهد به معنای یوزپلنگ). اگر به او از دور نگاه کنی خواهی دید که چشمانش چپ هستند و اگر به او نزدیک شوی اشکالی در چشمانش نمی‌بینی. برادرش که نامش عبدالله است جانشین او خواهد شد. وای بر شیعه ما از او، ایشان این را ۳ مرتبه تکرار کردند، خبر خوش مرگش را به من بدهید، من خبر خوش ظهور حجت را به شما خواهم داد.” 250 علامات تا ظهور امام مهدی ع، علامت 88، صفحه 135
در آن روز به فرمان امام احمد الحسن (سلام بر ایشان)، چهل مرد، ده تن از بهترین هایشان را انتخاب کردند، همراه با دو تن که هرگز از امام احمد الحسن (سلام بر ایشان) جدا نمیگردند، بدین شکل که مجموع تعداد انتخاب شدگان دوازده تن بود. این دوازده تن نقبا هستند که امام صادق (سلام بر ایشان) در موردشان میفرمایند
“قائم قیام نمیکند تا اینکه دوازده مرد میگویند که او را دیده اند، پس مردم به آنها تهمت کذب و دروغ میزنند.” بحار الأنوار، ج 52، ص 244
این دوازده تن نقباء بهترین ها از میان چهل و دو مرد هستند، آنها توسط امام احمدالحسن (سلام بر ایشان) مفتخر به ملاقات امام مهدی محمد بن الحسن العسکری (سلام خداوند به ایشان و خاندانشان) شدند، در مکانی که توسط خداوند حفاظت شده بود
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
"When the holy one...took me to serve the throne of glory...and all the needs of the Shekinah, at once my flesh turned to flame....all my limbs to wings of burning fire, and the substance of my body to blazing fire", -The Archangel Metatron
